پرده خدا


می گفت:

خریدن پرده ای برای خونه ی جدید فکرمو مشغول کرده بود

و اینکه پرده ای ممکنه وجود داشته باشه که  دیدنش منو به یاد خدا بندازه!

 از جلوی اون مغازه که رد می شدم مثل آهنربا به طرف اون پرده ی خوشرنگ کشیده شدم،

نمیدونم چرا اونقدر از اون پرده خوشم اومد که تصمیم به خریدش گرفتم.

بعد از نصب پرده در حالیکه به دقت مشغول تماشای بافت و طرح قشنگش بودم ناگهان از تعجب میخکوب شدم.

یعنی چنین چیزی ممکن بود؟

در  بافت پارچه با تارهای زربافت

لفظ زیبا و جلاله ی « الله » رابه خوبی می شد مشاهده کرد

ولایت فقیه، خط قرمز ما

سردار حاج قاسم سلیمانی:

رکن مهم ولایت فقیه باید خط قرمز همه ما باشد.


این هنر امام بود

همان امامی که اسرار الصلاه را در 25 سالگی می نویسد و

عرفا از درک و تفسیر آن عاجز هستند،

امامی که آن معرفت را پیرامون نماز دارند، می فرمایند:

حفظ این نظام از نماز واجب تر است.

به کجا می رویم


هنگامي که امام حسين(ع) کنار قبر شريف پيامبر اکرم(ص) نشسته بود

قاصدي آمد و گفت: امير مي خواهد به نزد او برويد.

امّا امام(ع) که مي داند معاويه مرده است و

اين دعوت براي گرفتن بيعت است، اين دعوت را نمي پذيرد و

در پاسخ کسي که از بيعت با يزيد سوال مي کند مي فرمايد:

«من هرگز با يزيد بيعت نخواهم کرد،

چون يزيد مردي است فاسق که فسق خود را آشکار کرده،

شراب مي نوشد، سگ بازي و... مي کند و

ما خاندان رسول خداييم».


الاخبار الطوال، ص 227



عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ، عَنِ الرِّضَا(ع) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: ثَمَنُ الْکَلْبِ سُحْتٌ وَ السُّحْتُ فِي النَّار.

امام رضا(ع) فرمود:

قيمت سگ سُحت(حرام) است و سُحت در آتش است.


وسائل‏‌الشيعة ج17،ص120

باز غروب جمعه ، باز دلتنگی

باید برای دیدن تو "مهزیار" شد



                                یعنی گذشتن از همگان "محض یار" ها

موانع عذاب قبر

پیامبر خدا حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود:

               هنگامى که بدن مرده را در قبر قرار دهند،

              چنانچه عذاب از بالاى سر بخواهد وارد شود

                    تلاوت قرآنش مانع عذاب مى گردد و

                          چنانچه از مقابل وارد شود

                  صدقه و کارهاى نیک مانع آن مى باشد.

                   و چنانچه از پائین پا بخواهد وارد گردد،

                رفتن به سوى مسجد مانع آن خواهد گشت.



متن حدیث:


قالَ(صلى الله علیه وآله) : یُؤْتَى الرَّجُلُ فی قَبْرِهِ بِالْعَذابِ، فَإذا اُتِیَ مِنْ قِبَلِ رَأسِهِ دَفَعَتْهُ تِلاوَهُ الْقُرْآنِ، وَ إذا اُتِیَ مِنْ قِبَلِ یَدَیْهِ دَفَعَتْهُ الصَّدَقَهُ، وَ إذا اُتِیَ مِنْ قِبَلِ رِجْلَیْهِ دَفَعَهُ مَشْیُهُ إلىَ الْمَسْجِدِ.


«مسکّن الفؤادشهید ثانى،ص ۵۰»

آنقدر دنبال نور بودند که خود ستاره شدند


ما را به تب گلوله ها بسپارید

                                  خاکسترمان را به خدا بسپارید

سخت است میان خاک و خون رقصیدن

                                               این کار بزرگ را به ما بسپارید



گاه باید فقط نگریست و هیچ نگفت

گاه باید فقط سر خم کرد و سکوت
گفتنی ها را برخی  با سرخی خون
فریاد کرده اند

هر روزم را بهتر از روز قبلم کن


خدایا!

در تکرار هر روز زندگی

به تو پناه می برم از شر روزمرگی


ای که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد،

حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد....

توصیه امام

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشرف:

اگر اين نبود كه نبايد امر خدا ناديده گرفته شود و سرّ الهي آشكار و ابراز گردد،

حقّ ما آن گونه بر شما ظاهر مي‌شد كه عقلهايتان را بِرُبايد و ترديدهايتان را برطرف كند؛

ليكن آنچه را كه خداوند خواسته انجام مي‌شود و براي هر سرآمدي، كتاب و نوشته اي است.

پس از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و كار را به ما واگذاريد

و بر ماست كه شما را از سرچشمه،

سيراب بيرون آوريم چنان كه ما شما را به سرچشمه برديم.

براي كشف آنچه از شما پوشيده داشته شده كوشش مكنيد،

و از راه راست منحرف نشويد، و به نادرستي نگراييد.

و بر اساس سنّت آشكار الهي به وسيله محبّت و دوستي خود،

راه و مقصدتان را به سوي ما قرار دهيد.


متن حدیث:

وَلَوْلا أَنَّ أَمْرَ اللّهِ لا يُغْلَبُ، وَسِرَّهُ لايَظْهَرُ وَلايُعْلَنُ، لَظَهَرَ لَكُمْ مِنْ حَقِّنا ما تَبْتَزُّ مِنْهُ عُقولُكُمْ، وَيُزيلُ شُكُوكَكُمْ وَلكِنَّهُ ما شاءَ اللّهُ كانَ، وَلِكُلِّ أَجَل كِتابٌ، فَاتّقُوا اللّهَ وَسَلِّمُوا لَنا وَرُدُّوا الأَمْرَ إِلَيْنا فَعَلَيْنَا الاِْصْدارُ كَما كَانَ مِنَّا الاِْيرادُ، وَلا تُحاوِلُوا كَشْفَ ما غُطِّيَ عَنْكُمْ وَلا تَميلُوا عَنِ الْيَمينِ وَتَعْدِلُوا إلَي الْيَسارِ، وَاجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَي السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ.


«احتجاج،ج 2،ص467،بحارالانوار،ج53،ص179

فرزند دو قربانی

مكّه حرم امن الهى، محلّ زندگى قومى بود كه از نسل ابراهيم خليل (ع) بودند و

به اين قبيله قريش مى‏ گفتند، اين قبيله به ده شاخه تقسيم مى‏ شد

كه بزرگترين و شريفترين آنها (بنى هاشم) بودند و عبد المطلب بزرگ و

سر كرده بنى هاشم بود كه ده فرزند پسر داشت

كه كوچكترين و محبوبترين آنها (عبد اللَّه) نام داشت،

روزى همان طور كه ابراهيم خليل در خواب ديد كه اسماعيل را قربانى مى ‏كند،

عبد المطلب در خواب ديد پسر دلبند خود را بدست خويش قربانى مى‏ كند.

براى تحقق بخشيدن رؤياى خود ميان پسران خويش قرعه انداخت و

قرعه به نام عبد اللَّه اصابت كرد، چون عبد المطلب به عبد اللَّه علاقه وافر داشت،

تصميم گرفت ميان او و ده شتر سرخ موى قرعه بياندازد،

باز هم قرعه به نام عبد اللَّه افتاد و اين عمل آنقدر تكرار شد كه تعداد شتران به صد رأس رسيد،

اين بار به لطف حق قرعه به نام شتران افتاد و عبد المطلب به شكرانه

اين امر صد شتر سرخ موى را قربانى كرد و گوشت آن را ميان مردم مكه و فقراء تقسيم نمود،

اين عبد اللَّه همان پسرى بود كه به اراده حق حامل نور پاك محمّدى (ص) بود و

به همين دليل رسول خدا (ص) مى‏ فرمود:

(انا ابن الذبيحتين، من پسر دو قربانى هستم)

كه مراد آن حضرت اسماعيل (ع) جدّ ايشان و عبد اللَّه پدرشان بود.


منبع:قصص الأنبياء ( قصص قرآن - ترجمه قصص الأنبياء جزائرى)، ص: ۶۶۵.

من، خدا و گنبد طلایی

من از این جهان فانی سهم می‌خواهم.

دلم به پنجره ای خوش است

که رو به حرم امام رضا باز می‌شود

و قرانی که میان من و گنبد طلایی باز است.


روایتی مهدوی از امام رضا (ع)


روزی «دعبل بن خزاعی» شاعر معروف اهل بیت (ع) خدمت امام رضا (ع) رسید و

قصیده‌ای را برای امام خواند به بیتی رسید که

«ظهور امام زمان حتما اتفاق می‌افتد/ برکت‌های خداوند در زمان ظهور مهدی زیاد است»

در این هنگامه امام به شدت به گریه افتاد، سر مبارکش را بالا گرفت و به دعبل گفت:

روح‌القدس این دو بیت را بر زبان تو جاری ساخت.

امام به دعبل می‌گوید

امام مهدی (عج) را می‌شناسی؟

او اظهار بی‌اطلاعی کرد،

امام درباره مهدی موعود (عج) توضیح داد درحالی که ایشان هنوز به دنیا نیامده‌اند و امام فرمود که

ایشان اگر یک روز از عمر دنیا مانده باشد ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد می‌کند

همینجا امام رضا دوبیت به شعر دعبل اضافه می‌کند.

اسلحه‌ پيامبران‌



حضرت‌ رضا ( ع‌ ) هميشه‌ به‌ اصحاب‌ خود مى‌فرمود :

بر شما باد به‌ اسلحه‌پيامبران‌ ،

گفته‌ شد : اسلحه‌ پيامبران‌ چيست‌ ؟

فرمود : دعا


(اصول‌ كافى‌ ، ج‌ 4 ، ص‌ 214)

یا مُحَمَّدُ عَلَیکَ وَ عَلی اَهلِ بَیتِکَ السَّلامُ






وَ اَنَّکَ قَدْ رَؤفْتَ بِالْمُؤمِنینَ وَ غَلُظْتَ عَلَی الْکافِرینَ


و به راستی تو نسبت به مؤمنان مهرورزی و بر کافران سخت‌گیر

ایمان کامل

امام حسین (ع) :


ایمان بنده مومن کامل نمیشود مگر اینکه در او چهار خصلت باشد :

۱. اخلاقش نیکو باشد.

۲. بخشنده باشد.

۳. از گفتن حرفهای زیادی خودداری کند.

۴. زیادی مالش را انفاق کند.


ارشاد القلوب جلد ۱ صفحه 454


طواف ملائکه

در جوانی گاهی اوقات می شد

چند شبانه روز پیاپی برای امام حسین علیه السّلام اشک می ریختم.

یکی از همین روزها از داخل اتاق منزلمان که روضه بود و

رفقا جمع بودند، بعد از گریه کردن بسیار به ایوان جلوی اتاق آمدم و

دراز کشیدم که یک باره مشاهده کردم:

ملائکه فوج فوج از آسمان می آیند و داخل سینه ی من طواف می کنند و

به آسمان بر می گردند و دسته ی دیگری می آیند.


مرحوم حاج اسماعیل دولابی

منبع : کتاب مصباح الهدی

اندکی صبر


بلندترین شب سال هم که بیاید

تو صبح روشنی

یلدا هم رفتنی است

مگر نه اینکه سحر نزدیک است

اربعین یعنی جا مانده ها بیایند

باید بلد باشی «بروی» ...

کربلا منتظر ماست بیا تا برویم ... بیا تا برویم ...


خیلی‌ها آن روز پای رفتن نداشتند اگرچه زبان نوشتن نامه داشتند.

کربلا پر است از نرفتن‌ها ...

خوش به حال آنهایی که رفتند. زهیر هم اول، پای رفتن نداشت اما بالاخره رفت.

حُر هم با پای نرفتن آمده بود اما رفت.

در اوج رفتن‌های کربلایی، زینب سلام الله علیها رفتن را بر ماندن در کربلا ترجیح می‌دهد.

این رفتن دلخواسته نبود، اجباری بود.

هم برای حفظ جان دخترکان حرم و هم رفتن برای برافراشتن پرچم خون‌خواهی خدا.

این رفتن، یعنی رسیدن به اربعین


کاش اربعین در کربلا باشیم کاش ...


جایگاهت در نزد خداوند چگونه است؟


رُوِیَ عَنْ عَلیٍّ علیه السّلام قَالَ:

«مَنْ أَرَادَ مِنْکُمْ أَنْ یَعْلَمَ کَیْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَ اللَّهِ فَلْیَنْظُرْ کَیْفَ مَنْزِلَةُ اللَّهِ مِنْهُ

عِنْدَ الذُّنُوبِ کَذَلِکَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى»


 امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: هر کس از شما که می خواهد جایگاه و

منزلت خود را در نزد خداوند بداند،‌ پس باید ببیند که جایگاه و منزلت خداوند

در آن هنگام که به گناهی می رسد چگونه است.

جایگاه او نزد خداوند تبارک و تعالی،

به همان مقدار است که جایگاه خداوند در نزد او است.


اگر خدا پیش من بزرگ باشد، مرتکب گناه نمی‏شوم. این یک راه شناخت خویشتن است. انسان می تواند خودش را امتحان کند. اگر خدا پیش تو عظمت دارد، بدان که تو هم پیش خدا عظمت داری. امّا اگر دیدی نه، خدا در نزد تو کوچک جلوه کرد و ‌عظمتی نداشت که به سمت گناه رفتی، ‌

بدان که تو در نزد خدا پست و حقیر هستی.


پای درس آیت الله مجتبی تهرانی

با یتیم اینچنین رفتار می کنند



بعد از جنایات شام

 مردم یاد گرفتند، یتیم را چگونه احترام کنند!

دختر بچه با عروسک آرام می شود نه با سر بریده ی پدر